در گام بعدی توجه به نوع و زمان فعل اهمیت ویژهای دارد. در زبان انگلیسی Must نشانگر اجبار از سمت نویسنده به مخاطب و Have to نشانگر اجباری است که خارج از اختیارات گوینده یا نویسنده است،Should صلاح شنونده یا مخاطب را در نظر دارد و Are Supposed to وظیفه یا تکلیف فرد را معین میکند. اینها مواردی هستند که در گرامر زبان انگلیسی بهطور کامل تشریح شدهاند.
دانستن سبک style نوشتهای که در حال ترجمهی آن هستیم به ما کمک میکند تا شیوهی بیان متن را خود را متناسب با سبک انتخاب کنیم. مثلاً سبک میتواند رسمی، محاورهای، کوچهبازاری، علمی، طنزآمیز، کنایهآمیز و … باشد.
بهعنوان نمونه عبارت How did you become unemployed میتواند در قالب «چطور شد که از کار بیکار شدی» یا «چگونه شغل خود را از دست دادید» ترجمه شود. انتخاب با نویسنده است که متناسب با سبک و سیاق متن اصلی کدام قالب را انتخاب نماید.
ممکن است بعد از ترجمهی یک پاراگراف، یکپارچگی جملات برای رساندن مطلب موردنظر به دلمان ننشیند. در این موارد پیوستگی ساختاری cohesion بین جملات دچار اشکال است و به پیوستگی معنایی coherence هم آسیب رسانده است. نشانهگذاری و استفادهی بهجا از حروف ربط تا حدودی این مشکل را حل میکند.
در گام بعد برای چیدمان واژهها در کنار هم باید به دستور زبان مقصد توجه داشته باشیم. مثلاً در جملات انگلیسی فعل در ابتدای جمله قرار میگیرد حالآنکه در فارسی فعل باید در انتهای جمله باشد. پس بعد از شناسایی عناصر جمله باید هرکدام را در جایگاه درست قرار دهیم. درواقع نباید شکل جملهی ما تحتاللفظی باشد و دستور زبان فارسی را تابع گرامر انگلیسی کنیم. نباید جمله بهگونهای باشد که خواننده متوجه شود که این جمله ترجمه فارسی یک جملهی انگلیسی است.
ساختن جملهای به زبان مقصد با حفظ فرم زبان مبدأ، تداخل زبانی linguistic interference نام دارد. به زبان سادهتر تداخل زبانی تأثیر زبان مبدأ روی زبان مقصد را نشان میدهد که میتواند مثبت یا منفی باشد. اثر مثبت باعث سرعت در ترجمه میشود مانند واژگان مشترک بین دو زبان و اثر منفی ترکیب جملهبندی در زبان مقصد را به هم میزند و از خوانایی آن کم میکند.
زمانی که ترتیب قرار گرفتن لغات در جملهی مبدأ و مقصد مشابه باشند، تناظر صوری formal correspondence رخ میدهد. برای نمونه turn right به معنای «بپیچ به راست» دارای تناظر صوری است. اگر بخواهیم در تمامی موارد تناظر صوری را رعایت کنیم باعث بروز تداخل زبانی منفی میشویم.
عملیات جابهجایی عناصر جمله shifting، چالشی برای مترجم است که توانایی خود را در جملهسازی و انتقال محتوا نشان دهد. در اینجا مترجم باید از فرم زبان مبدأ فاصله بگیرد و تا آخرین حد به فرم جملات در زبان مقصد نزدیک شود. با توجه به آنچه در مورد تناظر صوری گفته شد، هرچه میزان جابهجایی بیشتر باشد تناظر صوری کاهش مییابد.