در پنجاه و چند مقاله ای که من از این صدویک مقاله در همین یکی دو روزه مطالعه کردم، عموماً تکیه بر سه شرط اساسی است که مترجم باید داشته باشد. البته بعضی شرط های بیشتری را نیز قائل شده اند. یکی اینکه مترجم به زبان مادری خودش مسلط باشد. دیگر اینکه زبان اصلی متن را خوب بداند یعنی از لحاظ علمی به خود زبان تسلط داشته باشد. و سوم این که با موضوعی که می خواهد ترجمه کند آشنایی کافی داشته باشد و مثلاً متنی که موضوع آن فلسفی یا ادبی یا پزشکی و یا... است باید مفاهیم و اصطلاحات آن رشته به حدی برای مترجم مأنوس باشد که محتوای مطلب مانند موم در دستش باشد، در غیر این صورت نمی تواند ترجمه روان و زیبایی ارائه دهد. حالا اشاراتی به این سه بخش که از آثار اساتید استفاده کرده ام و خودم هم در حین عمل با آن برخورده ام، می نمایم.
یک مترجم فارسی زبان که می خواهد متنی را به زبان خودش برگرداند باید زبان فارسی را در عمق روح و جان خود به جای داده باشد. به بیان دیگر خود باید یک نویسنده باشد. مترجمی که برای نوشتن یک مقاله دچار زحمت است و دراستفاده از دستورفارسی و بکارگیری لغات دچار مشکل است هیچ گاه نمی تواند یک مترجم خوب باشد. با کمال تأسف بسیاری از ترجمه هایی که در زمینه های دینی انجام گرفته است دچار این بیماری است. قبلاً عده ای تصور می کردند که چون فارسی زبان مادری آنها است، می توانند همانطوری که حرف می زنند بنویسند و حال آنکه اینطور نیست. حرکت نویسندگی طی سال های اخیر تا اندازه ای در حوزه های علمیه شروع شده است. اگر خواهران و برادران به نوشته هایی از قبیل «جامع الشواهد» که ترجمه فارسی شعرهای عربی مندرج در کتب درسی حوزه ها در آن است مراجعه کنند، متوجه خواهند شد که فهمیدنش چقدر دشوار است. این نوع متون در حوزه های دینی خوانده می شد ولی خیلی مورد توجه قرار نمی گرفت چرا که به فارسی روان ترجمه نشده بود تا ابزار کار قرار گیرد. بنابراین طبیعی است کسانی که در خواندن فارسی با این محیط خو گرفته بودند نتوانند متن یا تألیف خوبی به فارسی داشته باشند، چه رسد به یک ترجمه خوب. در سال 55-56 بود که بنده مشغول ترجمه یک کتاب فلسفی بودم، یکی از اساتید بزرگوار به من توصیه کردند اصلاً روزنامه و مجله نخوانم و به مطالعه کلیله و دمنه، مرزبان نامه و گلستان سعدی و نظیر اینها بپردازم و این کار بسیار مؤثر و سودمند بود. البته اگر مترجم در روز 50 تا 100 صفحه کتاب ادبی بخواند تأثیر فراوانی در کارش دارد. بنابراین باید دید که ما با زبان فارسی چه اندازه ممارست داشته ایم.
قدمی فراتر از آموزش زبان، یادگیری ترجمه صحیح است، روز جهانی ترجمه هر ساله در 30ام سپتامبر به پاس قدردانی از ترجمه و مترجم جشن گرفته میشه. در سال 1953 اولین بار این روز در جهان توسط فدراسیون بینالمللی ترجمه جشن گرفته شد و از سال 1991 به عنوان یه روز بینالمللی توی تقویما قرار گرفت. دلیل نامگذاری این روز این بوده تا مترجمین تو سراسر جهان بتونن با هم همبستگی پیدا کنن. حالا این حرفه پس از سالها به عنوان یک شغل به رسمیت شناخته شده. سازمان ملل هم قطعنامهای در حمایت از نقش ترجمه در پیوند دادن ملتها داره.
آموزش زبان و ترجمه
ترجمه نیاز به دونستن فن و مهارت خاص خودش رو داره و فقط لازم نیست دو زبانه بود. تو این مطلب یه سری کلماتی که معمولاً با هم اشتباه گرفته میشن و اشتباه ترجمه میشن رو با هم میخونیم.
Advice & Advise: advice اسم است اما advise فعل هستش. باید در بکارگیری و ترجمه این دو کلمه دقت کنیم.
A lot & Alot & Allot: کلمه Alot اصلاً وجود خارجی نداره، بعضی وقتا A lot رو اشتباه مینویسیم. A lot دو کلمه است. اما allot یه فعل هستش. باید در بکارگیری و ترجمه این لغات دقت کنیم.
Among & Between: Among برای رابطه چند چیز هستش، اما Between رابطه یه چیز با چیز دیگه رو فقط در نظر میگیره.
به کارگیری و استفاده Apostrophe خیلی مهمه باید دقت کنیم که اشتباه ازش استفاده نکنیم.
The boys are at home. The boy’s home. The boys’ home.
اولی S جمع هستش. دومی S مالکیت هستش و تنها مالکیت را نشان میدهد. اما سومین S هم جمع را نشان میدهد هم مالکیت را.
Assure & Ensure & Insure: Assure به معنی اطمینان دادن به رخ دادن چیزی است. Ensure یعنی از یه چیزی اطمینان حاصل کنیم. Insure یعنی چیزی رو بیمه کنیم. باید وقتی از این سه کلمه استفاده میکنیم، دقت کنیم تا اشتباهی اتفاق نیفته.
Breathe & Breath: Breathe فعله، اما Breath شکل اسم همون فعل هستش، باید دقت کنیم که این دو رو در استفاده در جمله و در ترجمه درست به کار ببریم.
Affect & Effect: Effect اسمه و به معنی تاثیر یا نتیجه است. اما Affect فعله و معنی آن تاثیر گذاشتنه.
Complementary & Complimentary: Complementary به معنی مکمل، متمم و تکمیلکننده است اما کلمه Complimentary به معنی قابل ستایش، چاپلوس و رایگانه.
کلمات این چنین و با شباهت بالا با یکدیگر بسیارند، باید سعی کنیم اوونا رو با وسواس و دقت بیشتری یاد بگیریم و به به کار ببریم.
با گوش دادن بیشتر یاد بگیرید
وقتی بیشتر دانشجویان به یک انگلیسی زبان گوش می دهند بر درک تمام کلمات تاکید دارند. این قطعا مهم است اما اما می توانید خیلی بیشتر از گوش دادن یادبگیرید. تنها برای درک معنی کلمات گوش ندهید بلکه به روشی که فرد کلمات را می گوید هم توجه کنید. توجه کنید کدام کلمات را در جمله به هم وصل می کند یا کی به جای “you” از “ya” استفاده می کنند. سعی کنید این جزئیات را دفعه بعدی که صجبت می کنید استفاده کنید تا انگلیسی شما طبیعی تر به نظر برسد.
گفتنش ساده است، درسته؟ وقتی به انگلیسی زبانان گوش می دهید درک تمام کلمات انگلیسی است که گفته می شود. ممکن است کلمات زیادی را که شما نمی دانید استفاده کنند، سریع صحبت کنند یا لهجه غلیظی داشته باشند.
برای تقویت این مهارت میتوانید از فیلم های زبان اصلی بدون زیر نویس و همچنین کتاب های صوتی استفاده نمایید
اگر از مهارت خود استفاده نکنید به هدر می رود
در انگلیسی اصطلاحی هست که می گوید ” اگر از آن استفاده نکنی به هدر می رود” و معنی آن این است که اگر یک توانایی را تمرین نکنی ممکن است از یادتان برود. این ایده به شما کمک می کند تا کلمات انگلیسی را به خاطر داشته باشید. بهترین راه برای به خاطر سپردن یک کلمه جدید این است که آن را فورا استفاده کنید تا در حافظه تان بماند. وقتی کلمه جدیدی را یاد می گیرید سعی کنید هفته بعد آن را در جملاتی چندین بار تکرار کنید تا هرگز فراموش نکنید.
عبارتها را یاد بگیرید و مطالعه کنید
روان صحبت کردن انگلیسی یعنی بتوانید افکار، احساسات و ایده هایتان را ابراز کنید. هدف شما این است که با جملات کامل صحبت کنید پس چرا انگلیسی را در جملات کامل یاد نگیرید؟ متوجه می شوید که انگلیسی در زندگی روزانه شما مفیدتر خواهد بود به شرط اینکه عبارات کامل را مطالعه کنید به جای اینکه فقط کلمه و فعل بخوانید. با تفکر در مورد عباراتی شروع کنید که معمولا در زبان مادری تان استفاده می کنید و بعد یادبگیرید که چطور انها را به انگلیسی بگویید.
بیش از حد دستور زبان مطالعه نکنید
کلید یادگیری زبان انگلیسی پیدا کردن تعادل بین مطالعه و تمرین است. روان صحبت کردن انگلیسی با دانستن خوب دستور زبان انگلیسی برابر نیست – حتی انگلیسی زبان ها اشتباهات گرامری دارند. روان صحبت کردن یعنی توانایی برقراری ارتباط. برای همین گاه مهم است که کتابهای دستور زبان را کنار گذاشت تا بتوان آن مهارت های نوشتن، خواندن، گوش دادن و صحبت کردن را در جهان واقعی تمرین کنید.
از اشتباه کردن نترسید
گاه قراردادن تمام آن قوانین و کلمات با هم در یک جمله ساده مشکل است. اجازه ندهید ترس از گفتن یک جمله اشتباه شما را از صحبت کردن باز دارد. حتی اگر فکر می کنید که دارید اشتباه می کنید به صحبت کردن ادامه دهید. بیشتر وقت ها افراد متوجه می شوند که می خواهید چه بگویید حتی اگر اشتباه کنید. بعلاوه هرچه بیشتر صحبت کنید ساده تر می شود و کلمات سریع تر به ذهنتان می رسد.
از همه یادبگیرید
مجبور نیستید فقط از کتابها و کلاس های زبان انگلیسی را بیاموزید ؛ هر کسی که انگلیسی صحبت می کند می تواند به شما کمک کند تمرین کنید. تصور کنید اگر کسی در زبان خودتان از شما تللفط کلمه ای را بپرسد چه احساسی پیدا می کنید؟عصبانی می شوید؟ نه احتمالا از اینکه کمک کنید خوشحال می شوید بیشتر انگلیسی زبان ها هم خوشحال می شوند. اگر انگلیسی زبانی را می شناسید چه دوست باشد و چه همکار از این فرصت برای تمرین و یادگیری از دیگران استفاده کنید.
در این مورد پیشنهاد من به شما سرویس معلم خصوصی اکسین چنل است که همیشه و همه جا همراه شماست و ایرادات مکالمه شما رو برطرف میکنه
برای همه ما پیش اومده در محل کار یا سر کلاس زبان به فردی برخورد کنیم که خیلی راحت انگلیسی صحبت میکرد و همه هم دوست داشتیم که در مکالمه خیلی روان و بدون تپق زدن منظورمون رو برسونیم . خوب اگر تا بحال موفق نشدید ، ما در این مقاله با 10 توصیه ساده راز مکالمه ای صحیح و فوق العاده را بیان میکنیم ، همراه ما باشید …
قبول کنید که انگلیسی زبان عجیبی است
گاه می توانید الگوهای منظم و منطقی در زبان انگلیسی پیدا کنیم ، اما بسیار پیش می آید که میگیم : ” این از کجا اومد ؟ ” مثلا چرا کلمه “read” بسته به اینکه در مورد زبان حال صحبت کنید یا گذشته به دو شکل متفاوت تلفظ می شود ؛ یکی (رید) و یکی (رِد) ؟ یا چرا کلمه “mice” جمع کلمه “mouse” است اما “horses” جمع کلمه “horse” است؟
متاسفانه استثناها در قواعد زبان انگلیسی زیاد هستند. اگر سعی کنید برای هر چیزی دلیلی پیدا کنید خیلی راحت در روان صحبت کردن انگلیسی متوقف می شوید. گاه انگلیسی عجیب و غیر قابل توضیح است پس به جای اینکار بهتر است فقط استثناهای عجیب را حفظ کنید و پیش بروید.
عمقی مطالعه کنید
معمولا مطالعه انگلیسی به مدت 1 ساعت در هفته برای پیشرفت واقعی کافی نیست. بهترین راه برای پیشرفت سریع در زبان انگلیسی این است که روزانه حداقل 10 دقیقه وقت برای تمرین بگذارید. هربار که مطالعه می کنید بیشتر در آن غرق شوید و خود را برای شنیدن، خواندن، و گفتن چیزهایی که فکر می کنید برای شما بیش از حد مشکل باشد، به زبان انگلیسی، به چالش بکشید. اگر می خواهید روان انگلیسی صحبت کنید باید آن را بخش ضروری زندگی روزانتان قرار دهید.
در اکسین چنل با روزی 10 دقیقه زمان هر چهار مهارت زبانی ( از جمله مکالمه ) شما مورد توجه و تقویت قرار میگیرد . بیشتر بدانید …
3- هنگام مطالعه در نقش زبان آموز نباشید
نگرش درست می تواند بین شکست و موفقیت تفاوت ایجاد کند. دیگر خود را به عنوان کسی که زبان انگلیسی یاد می گیرد نبینید و خود را کسی ببنید که انگلیسی صحبت می کند یا ” می خواهد انگلیسی را خوب صحبت کند “. این تغییر کوچکی است اما باعث می شود اعتماد به نفس بیشتری احساس کنید و به شما کمک می کند تا مطالب و قواعدی را که می دانید به طور موثرتری استفاده کنید.
همچنین این به این معنی است که باید انگلیسی فکر کنید. اگر می خواهید کلمه “apple” را به زبان انگلیسی بگویید مثلا همین الان اول در مورد این کلمه به زبان مادری خودتان فکر می کنید و بعد سعی می کنید به کلمه درست در زبان انگلیسی فکر کنید. به جای اینکار تصویر یک سیب را تصور کنید و بعد فقط به کلمه انگلیسی “apple” فکر کنید. روانی واقعی وقتی اتفاق می افتد که دیگر در ذهنتان محاوره ها را ترجمه نکنید.
به خاطر داشته باشید که جواب در سوال وجود دارد
وقتی کسی سوالی به انگلیسی از شما می پرسد به دقت گوش دهید تا به خوبی پاسخ دهید. سوالات انگلیسی مثل آینه هستند.
آیا او … انجام می دهد؟ بله انجام می دهد.
او می تواند…؟ بله می تواند
این … است؟ بله هست.
Does he…..? Yes, he does.
Can she….? Yes, she can.
Is it….? Yes, it is.
اگر کسی از شما سوالی می پرسد و شما مطمئن نیستید که چطور پاسخ دهید در مورد کلمات استفاده شده در سوال فکر کنید. او بیشتر کلماتی را که برای پاسخ نیاز دارد قبلا گفته است. به جای اینکه فقط دستور زبان انگلیسی حفظ کنید به دنبال الگوهایی مثل این بگردید. راه های ساده زیادی برای “تقلب” و یادآوری ساده تر کلمات درست وجود دارد. مکالمه روان نیاز به کمی زرنگی هم دارد.
قدمی فراتر از آموزش زبان، یادگیری ترجمه صحیح است، روز جهانی ترجمه هر ساله در 30ام سپتامبر به پاس قدردانی از ترجمه و مترجم جشن گرفته میشه. در سال 1953 اولین بار این روز در جهان توسط فدراسیون بینالمللی ترجمه جشن گرفته شد و از سال 1991 به عنوان یه روز بینالمللی توی تقویما قرار گرفت. دلیل نامگذاری این روز این بوده تا مترجمین تو سراسر جهان بتونن با هم همبستگی پیدا کنن. حالا این حرفه پس از سالها به عنوان یک شغل به رسمیت شناخته شده. سازمان ملل هم قطعنامهای در حمایت از نقش ترجمه در پیوند دادن ملتها داره.
آموزش زبان و ترجمه
ترجمه نیاز به دونستن فن و مهارت خاص خودش رو داره و فقط لازم نیست دو زبانه بود. تو این مطلب یه سری کلماتی که معمولاً با هم اشتباه گرفته میشن و اشتباه ترجمه میشن رو با هم میخونیم.
Advice & Advise: advice اسم است اما advise فعل هستش. باید در بکارگیری و ترجمه این دو کلمه دقت کنیم.
A lot & Alot & Allot: کلمه Alot اصلاً وجود خارجی نداره، بعضی وقتا A lot رو اشتباه مینویسیم. A lot دو کلمه است. اما allot یه فعل هستش. باید در بکارگیری و ترجمه این لغات دقت کنیم.
Among & Between: Among برای رابطه چند چیز هستش، اما Between رابطه یه چیز با چیز دیگه رو فقط در نظر میگیره.
به کارگیری و استفاده Apostrophe خیلی مهمه باید دقت کنیم که اشتباه ازش استفاده نکنیم.
The boys are at home. The boy’s home. The boys’ home.
اولی S جمع هستش. دومی S مالکیت هستش و تنها مالکیت را نشان میدهد. اما سومین S هم جمع را نشان میدهد هم مالکیت را.
Assure & Ensure & Insure: Assure به معنی اطمینان دادن به رخ دادن چیزی است. Ensure یعنی از یه چیزی اطمینان حاصل کنیم. Insure یعنی چیزی رو بیمه کنیم. باید وقتی از این سه کلمه استفاده میکنیم، دقت کنیم تا اشتباهی اتفاق نیفته.
Breathe & Breath: Breathe فعله، اما Breath شکل اسم همون فعل هستش، باید دقت کنیم که این دو رو در استفاده در جمله و در ترجمه درست به کار ببریم.
Affect & Effect: Effect اسمه و به معنی تاثیر یا نتیجه است. اما Affect فعله و معنی آن تاثیر گذاشتنه.
Complementary & Complimentary: Complementary به معنی مکمل، متمم و تکمیلکننده است اما کلمه Complimentary به معنی قابل ستایش، چاپلوس و رایگانه.
کلمات این چنین و با شباهت بالا با یکدیگر بسیارند، باید سعی کنیم اوونا رو با وسواس و دقت بیشتری یاد بگیریم و به به کار ببریم.